داستان زیبای عروسک !


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به نظر شما سونی با xperia z1 به موفقیت می رسد؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کوله پشتی و آدرس knapsack.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 151
بازدید دیروز : 335
بازدید هفته : 151
بازدید ماه : 580
بازدید کل : 751466
تعداد مطالب : 297
تعداد نظرات : 146
تعداد آنلاین : 1


Online
با کلیک بر روی +1 ما را در گوگل محبوب کنید


 The title of your home page You could put your verification ID in a comment Or, in its own meta tag Or, as one of your keywords Your content is here. The verification ID will NOT be detected if you put it here.

آمار مطالب

:: کل مطالب : 297
:: کل نظرات : 146

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 3

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 151
:: باردید دیروز : 335
:: بازدید هفته : 151
:: بازدید ماه : 580
:: بازدید سال : 12036
:: بازدید کلی : 751466

RSS

Powered By
loxblog.Com

با کوله پشتی به روز باشید

داستان زیبای عروسک !
شنبه 16 شهريور 1392 ساعت 21:21 | بازدید : 1287 | نوشته ‌شده به دست ali | ( نظرات )

داستان زیبای عروسک !

 

چند روز به کریسمس مانده بود که به یک مغازه رفتم تا برای نوه ی

کوچکم عروسک بخرم. همان جا بود که پسرکی را دیدم که یک عروسک

در بغل گرفت و به خانمی که همراهش بود گفت: عمه جان… اما زن با

بی حوصلگی جواب داد: جیمی، من که گفتم پولمان نمی رسد!

زن این را گفت و سپس به قسمت دیگر فروشگاه رفت. به ارامی از

پسرک پرسیدم: عروسک را برای کی می خواهی بخری؟ با بغض گفت:

 

برای خواهرم، ولی می خوام بدم به مادرم تا او این کادو را برای خواهرم

 

ببرد. پرسیدم: مگر خواهرت کجاست؟ پسرک جواب داد خواهرم رفته

 

پیش خدا، پدرم میگه مامان هم قراره بزودی بره پیش خدا

پسر ادامه داد: من به پدرم گفتم که از مامان بخواهد که تا برگشتنم از

 

فروشگاه منتظر بماند. بعد عکس خودش را به من نشان داد و گفت: این

 

عکسم را هم به مامان می دهم تا آنجا فراموشم نکند، من مامان را

 

خیلی دوست دارم ولی پدرم می گوید که خواهرم آنجا تنهاست و غصه

 

می خورد.

پسر سرش را پایین انداخت و دوباره موهای عروسک را نوازش کرد.

 

طوری که پسر متوجه نشود، دست به جیبم بردم و یک مشت اسکناس

 

بیرون آوردم. از او پرسیدم: می خواهی یک بار دیگر پولهایت را بشماریم،

 

شاید کافی باشد! او با بی میلی پولهایش را به من داد و گفت: فکر

 

نمی کنم چند بار عمه آنها را شمرد ولی هنوز خیلی کم است

من شروع به شمردن پولهایش کردم. بعد به او گفتم: این پولها که

 

خیلی زیاد است،حتما می توانی عروسک را بخری!

پسر با شادی گفت: آه خدایا متشکرم که دعای مرا شنیدی!

بعد رو به من کرد وگفت: من دلم می خواهد که برای مادرم هم یک گل

 

رز سفید بخرم، چون مامان گل رز خیلی دوست دارد، آیا با این پول که

 

خدا برایم فرستاده می توانم گل هم بخرم؟

اشک از چشمانم سرازیر شد، بدون اینکه به او نگاه کنم، گفتم: بله

 

عزیزم، می توانی هر چقدر که دوست داری برای مادرت گل بخری.

چند دقیقه بعد عمه اش برگشت و من زود از پسر دور شدم و در

 

شلوغی جمعیت خودم را پنهان کردم.

فکر آن پسر حتی یک لحظه هم از ذهنم دور نمی شد؛ ناگهان یاد خبری

 

افتادم که هفته ی پیش در روزنامه خوانده بودم: کامیونی با یک مادر و

 

دختر تصادف کرد دختر در جا کشته شده و حال مادر او هم بسیار وخیم

 

است.

فردای آن روز به بیمارستان رفتم تا خبری به دست آورم. پرستار بخش

 

خبر ناگواری به من داد: زن جوان دیشب از دنیا رفت.

اصلا نمی دانستم آیا این حادثه به پسر مربوط می شود یا نه، حس

 

عجیبی داشتم. بی هیچ دلیلی به کلیسا رفتم. در مجلس ترحیم

 

کلیسا، تابوتی گذاشته بودند که رویش یک عروسک، یک شاخه گل رز

 

سفید و یک عکس بود.

 


فروش ویژه اسپری موبر کارینا اورجینال (ساخت ترکیه)



اسپری موبر کارینا اورجینال ساخت کشور ترکیه. دارای مجوز وزارت بهداشت ایران و برچسب شبنم. حاوی عصاره آلوورا جهت ايجاد درخشندگی و لطافـت در پوست...

روش خرید: برای خرید پس از کلیک روی دکمه زیر و تکمیل فرم سفارش، ابتدا محصول مورد نظر را درب منزل یا محل کار تحویل بگیرید، سپس وجه کالا و هزینه ارسال را به مامور پست بپردازید. جهت مشاهده فرم خرید، روی دکمه زیر کلیک کنید.

قیمت: 17000 تومان



:: موضوعات مرتبط: سرگرمی , داستان های کوتاه , ,
:: برچسب‌ها: داستان , داستان کوتاه , عروسک , داستان پند آموز ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: